از دردی که میکشیم

وبلاگی برای آیندگان، از دردی که میکشیم

۳ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

د لـــــم گرفــــــــــتـــه

دلم گرفته

چند وقته حال و هوام قاطیه

دعا کنید واسم

بشنوید



پای پنجره نشستم ،کوچه خاکستریه باز
زیر بارون ، من چه دلتنگتم امروز
انگار از همون روزاست حال وهوام رنگ توئه
کوچه دلتنگ توئه دلم گرفته دوباره هوای تو رو داره
چشمای خیسم واسه ی دیدنت بی قراره
این راه دورم خبر از دل من که نداره
آروم ندارم یه نشونه می خوام واسه قلبم
جز این نشونه واسه چیزی دخیل نمی بندم
این دل تنهام دوباره هوای تو رو داره

♫♫♫

هوای شهرتو و بوی گلا
پیچیده توی اتاقم مث خواب
داره بد جوری غریبی می کنه
آخه جز تو دردمو کی می دونه
دلم گرفته دوباره هوای تو رو داره
چشمای خیسم واسه ی دیدنت بی قراره
این راه دورم خبر از دل من که نداره
آروم ندارم یه نشونه می خوام واسه قلبم
جز این نشونه واسه چیزی دخیل نمی بندم
این دل تنهام دوباره هوای تو رو داره
دلم گرفته دوباره هوای تو رو داره
چشمای خیسم واسه ی دیدنت بی قراره
این راه دورم، خبر از دل من که نداره


مرسی از http://nicmusic.org

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد اس اچ

گاهی اوقات...


گاهی به بعضی از آدما بیشتر از ظرفیتشون توجه میشه...

گاهی آدمها اینهمه ارزش ندارند که ما فکر میکنیم

گاهی اشتباهی آدمها رو بزرگ میکنیم

و بهشون بها میدیم

تا آخر سر رو سرمون خراب بشند...!

تجربه ی اولم نیست، اما لعنت به مهر و محبت...

که نمیتونم بیخیال بعضیا بشم

عجب...

خدایا کرمت رو شکر

بهر حال این یارو هم رفت، اگر تا 2 هفته دیگه برگشت قدمش رو سر چشم، اگر هم نه که...

بره به درک

+پ.ن: یه چایی وقتی سرد بشه و دوباره گرم بشه، دیگه طعم اولیه رو نمیده...  هیچکسم دوس نداره بخوردش، مگر اینکه مجبور باشه!

++پ.ن: خدای من چقدر ب فکرش بودم...



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد اس اچ

I am angry

واقعا عجیبه
اتفاق های حال بهم زن و عجیب و عوضی بازی یه سری احمق واقعا آدم ها رو کلافه، عصبی و ناراحت میکنه. علاوه بر اینها باعث میشه افراد حس عدم امنیت رو داشته باشند
مخصوصاً اگر کسی بخواد یه گوشه امن برای خودش بسازه و هر در تلاشه تا کارش رو انجام بده، و این عوضی هایی که سال به ۱۲ ماه هیچ غلطی نمیکنند و اد همون لحظه ی حساسی که تو نیاز به تنها بودن مطلق داری هی میان بهت سرک میکشند و هی فضولی میکنند...
طرف بعد ۱۰ سال آشنایی با من چون یه کارش گیره بعد ۱۰ سال روزی ۷ بار پیام و زنگ میزنه که فلانی یادت نره کار منو انجام بدی...
حالا اوج این آزار میرسه به وقتی که توی انباری خونتون توی پارکینگ، یه گوشه که عقل جن ام بهش نمیرسه رفتی، تا شاید تنها باشی و با خودت اوضاعت رو بررسی کنی، یکم خوب بشی، اونوقته ک همسایه ایی که هیچوقت خونه نیست میادبیرون تو انقد تو پارکینگ سر و صدا میکنه تا آدم دهنشو باز کنه و...
لا اله الا الله...
خلاصه که خیلی عصبی ام امشب
هم این قضیه
هم بهم ریختن برنامه ها
هم یسر اتفاق دیگه واقعاً روانیم کرده...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد اس اچ